هربار که در گوشیهای هوشمند خود وقت میگذرانیم، اخبار را رصد میکنیم یا تلویزیون تماشا میکنیم با کلی پیام و محتوا بمباران میشویم. بخشی از این محتواها میتوانند شگردهایی برای تبلیغات باشند. محتوایی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و یا حتا محتوایی که دیدگاهی را ارائه میدهد.
همیشه شاهد تاثیر کنشهای اجتماعی در صنعت تبلیغات بودهایم. چراکه با پیامهای اجتماعی میتوان پیامهای تجاری موثرتری خلق کرد. فکر میکنم شرایط اجتماعی، اقتصادی، یا جغرافیایی میتوانند در مسیر شکلگیری یک شعار یا کمپین تبلیغاتی تاثیرگذار باشند.
در ادامه داستان یک شعار زنانه را خواهم گفت که از دل یک جنبش اجتماعی مهم و اثرگذار خلق شد.
سال ۱۹۷۰ در آمریکا. شهر نیویورک. موج جدید اعتراضات فمینیسم اما این بار دامنهی این اعتراضات گستردهتر از موج اول. در این شلوغیها برند پاریسی لورئال تصمیم گرفت وارد آمریکای شمالی شود. میخواست شعار تبلیغاتیاش را به یک آژانس معروف بسپارد. در تیم آژانس دختری به تازگی به عنوان کپیرایتر استخدام شده بود. او نیز مانند زنان آمریکا در آن دوران به وضع موجود معترض بود و در محیط کار نسبت به خشونت کلامی مردان مصونیت نداشت. میخواست شعاری بنویسد تا ارزشمندی زنان را به یادشان بیاورد. اماتمام متنهایی که نوشت از طرف همکاران مرد در آژانس رد شد. زیرا از کلمهی زن در کپی استفاده کرده بود. واژهیی که در آن دوران حساسیتها را برمیانگیخت. بنابراین اعضای آژانس استفاده از این کلمه را برای تگلاین برند مناسب نمیدانستند. در نهایت او شعاری نوشت که با اقبال گستردهیی در آن دوران مواجه شد و تا به امروز هم ادامهدار است.
شعاری که هنوز بعد از سالها این برندِ محصولات آرایشی را با آن میشناسند. شعار: «چون ارزشش رو داری»
داستان شعار یا تگ لاین برند لورئال نمونهیی از شگردهای تبلیغاتیست که محصول یک رفتار اجتماعی بود. نکتهی حائز اهمیت در بهکارگیری شگردها این است که آنها همواره باید با هویت برند منطبق باشند تا به معنای واقعی تاثیرگذار شوند.
کلیشهزدایی
یکی دیگر از شگردهای تبلیغاتی، شکستن کلیشهها در تبلیغات است.
میدانیم که کلیشهها تفکرات قالبی هستند که به مرور زمان شکل میگیرند و تقویت میشوند.
استفاده از این چهارچوبهای رایج در تبلیغات داخلی در اغلب اوقات به استفادهی غلط از آنها منجر شده. مثل کلیشههای جنسیتی در تبلیغات تلویزیون. این تبلیغات همواره نقش انکارناپذیری برای زنان در محیط خانه قائل است.
شکستن کلیشهها در تبلیغات از آنجایی میتواند کارآمد و جهانی شود که خارج از چهارچوبها رفتار کند.
برای نمونه تبلیغی که این روزها مورد توجه قرار گرفته، تبلیغ لیونل مسی برای صنعت گردشگری عربستان است. تیزری که در آن مسی باضربه به توپ دیوارهای کلیشهیی و سنتی عربستان قدیم را در هم میشکند و تصویری از کشوری مدرن را به مخاطب و گردشگر مینمایاند.
در پاسخ به این پرسش که به کار بستن این شگردها چه تاثیری در تبلیغات و فروش دارند؟
• ایجاد تمایز
• یادآوری اهداف تجاری و شناساندن ارزشهای یک برند یا کمپین تبلیغاتی به مخاطبها
• کسب موفقیت در بلند مدت برای آن برند یا محصول تجاری
• ایجاد تغییرات در سطح داخلی یا خارجی
• جلب توجه مشتری در کوتاه مدت
در آخر طرح یک پیشنهاد:
در به کارگیری شگردها یک شگرد اصلی و پایدار برای تبلیغ محصول یا خدمت خود در نظر بگیرید و با تکیه بر آن رشد حداکثری را در طولانی مدت داشته باشید. تلفیق این شگرد اصلی با خلاقیت در طول زمان شما را قویتر و متمایزتر نشان میدهد.
2 پاسخ
فکرم درگیر پیدا کردن این شگرد اصلی شده سحر. آفرین.
میخوام با این سؤال برم پیادهروی الآن:
شگرد اصلی کار من چی باشه بهتره؟
مرسی از توجهت پگاه جانم. مطمئنم ذهن پویا و خلاق تو بهترین پاسخ رو پیدا میکنه.