کانالی با موضوع فرهنگی را بالا و پایین میکنم. عنوانی توجهم را جلب میکند. تنها چند سطر اول را میخوانم. مطلب با عنوان هیچ سنخیتی ندارد. متنی ناهمگون که تنها به واسطهی عنوانی جذاب میتوانست در حد یک کلیک درگیری ایجاد کند. بار دیگر اهمیت عنواننویسی برایم مبرهن میشود. اینکه نوشتن یک تیتر جذاب با متنی دقیق میتواند مخاطب را تا پایان با خود همراه کند. و در نقطهی مقابل تنها یک تیتر جذاب اما متنی غیر دقیق تا چه اندازه میتواند از اعتبار آن نوشته و صدالبته نویسنده بکاهد.
در فضاهای آنلاین با عنوانهای به اصطلاح زرد و بازاری به فراوانی روبهرو هستیم. البته کم نیستند عنوانهایی که با متنهایی پرمایه خواننده را درگیر میکنند.
میدانیم که عنوانها در یادداشتنویسی از اهمیت ویژهیی برخوردارند. گاهی نویسنده از عنوانهایی با عبارتهای کوتاه در قالب استعاره، ایهام و تشبیه استفاده میکند. این قبیل تیترها در ردیف عنوانهای هنری میتواند مورد توجه مخاطب هدف قرار بگیرد.
گاهی هم عنوانها دغدغهی نویسنده را که در متن آمده بازگو میکنند. در این نمونهها نویسنده قصد دارد از همان آغاز موضوع یادداشت را ساده و روشن در اختیار خواننده بگذارد. پس اینگونه تصمیمگیری دربارهی خواندن بدنهی اصلی متن را به خواننده میسپارد.
تیترنویسی از جمله مهارتهاییست که در بحث نوشتن اهمیت آن آشکار است. و در تمام کتابهای حوزهی نویسندگی، تبلیغات وکپیرایتینگ به تفصیل یا اختصار به آن پرداختهاند.
در اهمیت تیترنویسی کتاب «مثلث طلایی نوشتن برای مطبوعات» به نقل از «بتسی پیگراهام» از حداقل چهار ویژگی نام میبرد:
▪️خواننده را اسیر و توجه او را تسخیر کند.
▪️موضوع را نشان بدهد و مقاله را تعریف کند.
▪️خواننده را به ادامه و پیگیری مقاله وسوسه کند.
▪️به صورت هنرمندانه یک تصویر یا ایدهیی از مقاله را بازتاب دهد.
در ادامهی مطلب از همین کتاب آمده که علاوه بر آن یک تیتر خوب باید:
دقیق و صحیح باشد.
روشن و قابل فهم باشد
به لحاظ دستور زبان و نگارش صحیح باشد
قوی و تاثیرگذار باشد
تازه باشد
دست اول باشد
ضربآهنگ داشته باشد.