طرح یک دیدگاه با زاویهی دید متفاوت این قابلیت را دارد که خلاقیت ایجاد میکند. خلاقیت در اجرای ایده از ما کپیرایتری دقیقتر و حرفهییتر میسازد. فهرستی از چند چگونگی را در ادامه آوردهام. این چگونگیها بعد از شناخت کامل محصول، در نوشتن انواع شیوههای کپیرایتینگ موثرند.
گاهی تصویر جایگزین کلمات میشود
با انجام دو یا چند کار همزمان هم میتوان پیام تبلیغاتی خود را منتقل و هم توجه مخاطب را جلب کرد.
برای مثال: در لگوی «پیادهروی برای سلامتی» از نماد نوار قلب و در ادامه دادن و وصل کردن آن به شخصِ در حال پیادهروی استفاده کرده است.
از محدودههای جستجو فراتر میرویم
برای ایدهیابی دایرهیی به مرکزیت موضوع اصلی بهترین روش است. چگونه؟ نام محصول یا خدمت را در مرکز صفحهیی مینویسیم. حول این موضوع عناصر مرتبط دور و نزدیک را در قالب کلمه یا عبارت میآوریم. از آن موضوع اصلی حواشی زاییده میشود که هرکدام میتوانند ایدهیی برای تبلیغات موردنظر ما باشند.
استفادهی هوشمندانه از فرصتهای مرده
گاهی با محصولی مواجهیم که دیگر برایش تقاضایی وجود ندارد. در این شرایط به جای مجهز کردن تولید و افزایش تبلیغات باید سراغ استراتژیهای خلاقانه رفت. در این مقطع سراغ دو مفهوم یا عنصری میرویم که پیش از این به هم متصل نبودند. نتیجه میتواند یک پیام تبلیغاتی ساده اما کارآمد باشد که در نهایت به اقدام توسط مشتری منجر میشود.
برای مثال: «مخاطبان هدف» یکی از عناصر مورد توجه در نوشتن متنهای تبلیغاتیاند. حالیا میتوان این عنصر اصلی را با «اجزایمحصول» ترکیب کرد و پیامی نو ارائه داد.
آشناییزدایی در ذهن مخاطب
در اینجا یک شی یا محصول در یک جایگاه یا محیط دیگری قرار میگیرد، و اینگونه کارکردی متفاوت پیدا میکند.
برای مثال: در این آگهی که «پول همه چیز نیست» با قرار دادن خون در صندوق جمعآوری پول (آشناییزدایی) مخاطب را به تفکر دربارهی کمک به همنوع خود وامیدارد.